روزای عجیبی رو میگذرونم. حس غم ... حس شادی ... حس غم و شادی باهم
اینو قشنگ دارم میفهمم که واقعا حال ادمی به مویی بنده... با پوست و گوشت خودم حس کردم که اگر خدا بخواد میتونه تو رو در لحظه ای به اوج شادی ببره و توی همون شادی یه غم بهت بده.(و یا حتی برعکس)
نمیتونم خوب حسم رو بیان کنم. اما همه چیز ما خداست. همه زندگی ما خداست ... بدون خدا هیچ و پوچیم.