مدتی خودم رو شدیداً آدم کم صبری میدونستم. اون هم فقط به یک دلیل اینکه زیاد غر میزنم! تا بالاخره تونستم این یک مورد رو کنترل کنم و به جای غر غر، عامل این بی اعصابیا و غرغر هامو تحمل کنم! بله این شد که به خودم مطمئن شدم من آدم صبوری شدم. دیگه میتونم با هر مشکلی کنار بیام، دنیا و تحولاتش برام اهمیتی نداره هر چی باشه من تحمل میکنم.
چند روز پیش مطلبی رو خوندم من باب این موضوع چگونه دربرابر مشکلات صبر کنیم؟ توضیحات جامع و کاملی رو نوشته بود اما مهم ترین خط از نظر من این روایت بود که "پیامبر خدا فرمود: علامت صابر سه چیز است. اولین مورد این است که صبور تنبلی نمیکند. دوم اینکه صبور خسته نمیشود. سومین مورد این است که در مسیر سختی و مشکلات گلایه نمیکنند."
اما من فقط تونسته بودم روی مورد سوم کار بکنم!!! نه تنها صبور نیستم بلکه با این کارم به خودم هم آسیب میزدم و دچار خود خوری شده بودم. همین الان می تونم خیلی از مشکلات رو با صبوری به شیوه درست حل بکنم (به شرط گذاشتن زمان کافی) نه اینکه تحمل بکنم! اینجوری فقط ذهن و روحم دچار آسیب میشه.
باید مشکلی که مارو آزار میده پیدا کنیم!
راه حل اون مشکل رو هم پیدا کنیم!
تلاش کنیم تا مشکل رو حل کنیم.
این وسط شکوه و ناله هم نکنیم!
حالا مایک آدم صبور شناخته میشیم.
بنظر من صبوری یک مسیر ساده از تحمل کردن و سکوت نیست بلکه عین یک میدون جنگه!